بازگشت

به خون مبدل شدن تربت امام حسين عليه السلام


((ساره خاتون حساني )) متوسل شدند به ائمه ، تربتي كه پدرم آورده بود مقدار كمي از آن را با پارچه اي از حرم ابوالفضل عليه السلام مي پيچد و شب را احيا مي دارد (يعني شب عاشورا) و از ائمه و فاطمه زهرا صلي الله عليه و آله مي خواهد كه اگر ما يك ذرّه نزد شما قابليم اين تربت همان حالتي كه آقا در كتاب نوشته اند براي ما بشود، اتفاقاً روز عاشوراي گذشته بعد از نماز ظهر ساعت يك و ده دقيقه بعد از ظهر به آن نگاه مي كنند.

دو خواهرم و زن برادرم آن را مي بينند و يك مرتبه مي افتند به گريه و زاري ، مي بينند همان حالتي كه آقا! در كتاب نوشتند اتفاق افتاده و تربت مزبور حالت خون پيدا كرده بود و حقير كه بعد از مسجد آمدم خودم هم ديدم و مقداري از آن را آوردم به خدمت حضرت آيت اللّه العظمي آقاي دستغيب و تربت مزبور هم هنوز موجود است و رنگ تربت به طور كلي جگري شده رطوبت كمي برداشته بود، بعد به تدريج حالت خشكي پيدا كرده و هنوز هم باقي است با همان رنگ جگري .

و نظير همين قضيه فوق كه ذكر شد مقداري تربت در سال 98 قمري باز در فراشبند فارس ، كوي مسجد الزهرا، منزل مشهدي عبدالرضا نوشادي بوده و در جلسه نشان دادند كه به خون مبدل شده و همه آن را مشاهده كردند.