بازگشت

اهميّت زيارت عاشورا


آن مرحوم در شب 26 ماه صفر 1336 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت را مي بيند، پس از سلام از او مي پرسد از كجا مي آيي ؟

مي فرمايد از شيراز و روح ميرزا ابراهيم محلاتي را قبض كردم .

شيخ مي پرسد: روح او در برزخ در چه حالي است ؟

مي فرمايد: در بهترين حالات و در بهترين باغهاي عالم برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را مي برند.

گفتم براي چه عملي از اعمال به چنين مقامي رسيده است ؟

آيا براي مقام علمي و تدريس و تربيت شاگرد؟

فرمود: نه . گفتم : براي نماز جماعت و رساندن احكام به مردم ؟

فرمود: نه . گفتم : پس براي چه ؟

فرمود: براي خواندن زيارت عاشورا (مرحوم ميرزاي محلاتي سي سال آخر عمرش زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيماري يا امر ديگر نمي توانست بخواند نايب مي گرفته است ).

و چون شيخ مرحوم از خواب بيدار مي شود فردا به منزل آيت اللّه ميرزا محمد تقي شيرازي مي رود و خواب خود را براي ايشان نقل مي كند.

مرحوم ميرزا محمد تقي گريه مي كند، از ايشان سبب گريه را مي پرسند مي فرمايد:

ميرزاي محلاتي از دنيا رفت و استوانه فقه بود.

به ايشان گفتند: شيخ خوابي ديده و واقعيت آن معلوم نيست .

ميرزا مي فرمايد: بلي خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادي .

فرداي آن روز تلگراف فوت ميرزاي محلاتي از شيراز به نجف اشرف مي رسد و صدق رؤ ياي شيخ مشكور آشكار مي گردد.

اين داستان را جمعي از فضلاي نجف اشرف كه از مرحوم آيت اللّه سيد عبدالهادي شيرازي شنيده بودند كه ايشان در منزل مرحوم ميرزا محمد تقي هنگام ورود شيخ مرحوم و نقل رؤ ياي خود حاضر بودند نقل كردند و نيز دانشمند گرامي جناب حاج صدر الدين محلاتي فرزمرحوم ، اين داستان را شنيده اند. (31)


پاورقي

31- داستانهاي شگف شهيد محراب دستغيب شيرازي : ص 196. زبدة الحكايات عبدالمحمد لواساني : ص 225. كرامات امام حسين ، مصطفي محمدي اهوازي : ص 99. حكاياتي از عنايات حسيني ، منصور حسين زاده كرماني : ص 63