بازگشت

سليمان کتاني


اين نويسنده در کتاب ارزشمند «علي ابن ابيطالب نبراس و مبراس » ظلم و ستم يزيد را چنان دانسته که هنوز هم صداي خون خواهي حسين از پس قرن ها به گوش مي رسد.

«اي معاويه ... پسرت يزيد کاري که کرد اين بود که با حسين بناي خشونت و بي رحمي را گذاشت سرش را بريد و به عنوان هديه شيريني به خواهرش زينب داد تا به کربلا آيد و فرياد شيون از ناي شيعه و طرفدارانش برآيد که هنوز هم ، به خون خواهي حسين بلند است .



تا چرخ سفله بود خطايي چنين نکرد

بر هيچ آفريده جفايي چنين نکرد



ترسم تو را دمي که به محشر در آورند

از آتش تو دود به محشر در آورند



فرياد از آن زمان که جوانان اهل بيت

گلگون کفن به عرصه محشر قدم زنند



«محتشم کاشاني »