در باره کرامت و جود و بخشش حسين (ع) داستان هاي زيادي نقل شد که براي نمونه به دو فقره آن اشاره مي شود:

1- عمرو ابن دينار روايت مي کند امام حسين (ع) به عيادت اسامه ابن زيد رفت و او بيمار بود وي را اندوهناک ديد علتش را جويا شد اسامه گفت : شصت هزار درهم بدهکارم ، امام فرمود: بر عهده من که آن را بپردازم اسامه عرض کرد مي ترسم قبل ازاداي دين بميرم امام حسين (ع) فرمود: نخواهي مرد تا من قرض تو را بپردازم و قبل از فوت اسامه حضرت دينش را پرداخت .

2- انس مي گويد: من خدمت امام حسين (ع) بودم که کنيزش يک شاخه گل آورد و تقديم امام نمود حضرت فرمود: تورا در راه خدا آزاد کردم ، انس مي گويد به حضرتش عرض کردم : يک شاخه گل ارزش ندارد که به خاطر آن اورا آزاد کردي ؟

امام حسين فرمود: اين چنين خدا ما را ادب آموخته است و مي فرمايد: «چون شما را تحيت گويند شما بهتر از آن تحيت گوييد يا مثل آن » و آزاد کردن کنيز تحيت بهتر بود.