بازگشت

امر به معروف و نهي از منکر


بايد از ميان شما، جمعي به نيکي دعوت کنند و امر به معروف و نهي از منکر نمايند؛ اينان رستگارانند.

در بعد رفتار جمعي حسين (ع) برجسته ترين ستاره درخشان ، جنبه آمر و ناهي بودن ايشان است . که اگر اين سنت حسنه در دوران غصب نااهلان به فراموشي سپرده نمي شد؛ چه بسا لازم نبود تا کربلايي آن گونه به پا شود.

و اگر مردم آن ديار به خوبي درس امر و نهي را از نينوا فرامي گرفتند؛ چه بسا نمي آمد روزي که خاندان عصمت ، يکي پس از ديگري کشته و مسموم شوند.

و اما امر و نهي ، لياقتي دروني مي طلبد که خود انسان به راحتي آن را مي فهمد.

هر چند که امر به معروف و نهي از منکر، و لو از غير عامل به هدف ، خواسته شده ومطلوب است . اما شايد از اين رو باشد که مداومت بر اين مطلب ، اهرمي خود جوش در دروني کردن ارزش ها و مفاهيم گران سنگ بندگي است .

اين فريضه الهي ، مراتبي در خور موقعيت هاي جامعه دارد که شناخت آنها، دربرخي موارد، امري دشوار است .

در ديار حسين (ع) موجوداتي بودند دوپا، که چونان انسان راه مي رفتند. اما تفکر درستي نداشتند. همانند ديو و دد ياوه گري مي کردند و همه چيز را از آن خود مي دانستند.کشتن اينها چيزي را عوض نمي کرد. اين اوهام ِ شوم ِ درندگان بود که بايد عوض مي شد.پس تقدير بر اين شد تا برترين انسان ها به دست شقي ترين آنها، به قربانگاه رود؛ تازمين سرد مرده را با رنگ سرخ ، دوباره به جوش و خروش فراخواند.

حسين (ع) بالاترين درجه از امر و نهي را برگزيد و نموداري ابدي ، از پايمردي و آزادگي را به تصوير کشيد تا به آدميان فرا روي خود بفهماند که : سکوت موج ، عدم او را درپي دارد.