بازگشت

صبر و شکيبايي امام


بنا به گفته خداوند که مي فرمايد و جعلنا منهم ائمة يهدون بامرنا لما صبروا [1] صبر، ملاک و محور امامت ائمه عليهم السلام و سبب پاداش ‍ آنهاست.

در کتاب مهيج الاحزان به سند معروف از امام صادق عليه السلام حديثي به اين مضمون نقل است که در شب معراج خداوند به پيامبرش وحي فرستاد که من تو را با سه مسئله آزمايش مي کنم تا معلوم شود صبر تو چگونه است. پيامبر عرضه داشت: من تسليم فرمان تو هستم و توان تحمل صبر را جز با عنايت تو ندارم. آنگاه وحي آمد که:

1 - بايد فقراي امت را بر خود ترجيح دهي؛ گفت تسليم هستم و صبر مي کنم.

2 - بايد آزارها و تکذيب ها را تحمل کني، پيامبر عرضه داشت، تسليم هستم و صبر مي کنم.

3 - بايد نسبت به مصيبت هايي که براي اهل بيتت پيش مي آيد، تسليم باشي و صبر کني؛ حق برادرت علي عليه السلام را غصب مي کنند و به او ستم نمايند و مقهور مي شود. دخترت (فاطمه) را مي زنند در حالي که حامله است و بدون اجازه وارد خانه اش مي شوند. دو فرزندت (حسن و حسين) را مي کشند. اولي را از راه حيله و نيرنگ به قتل مي رسانند و جنازه اش را تيرباران مي کنند و دومي را امت، دعوت مي کنند، سپس او و همه فرزندان و همراهانش را مي کشند و اهل بيتش را به اسارت مي برند. آنگاه پيامبر گفت انا لله و انا اليه راجعون امر خود را به خدا وا مي گذارم و از او طلب صبر و شکيبايي مي کنم.

پيامبر اسلام در تمام مراحل صبر کرد، بجز درباره حسين عليه السلام که گريه سر داد. البته گريه با صبر منافات ندارد، بلکه لازمه مهرباني و رقت قلب است.

هيچگاه شنيده نشد که پيامبر اسلام مصيبت خود يا يکي از اهل بيتش را يادآوري کند و گريه نمايد، اما هر گاه نام حسين عليه السلام برده مي شد و يا او را مي ديد، گريه بر او غلبه مي کرد.


پاورقي

[1] سوره سجده، آيه 24.