بازگشت

ازدياد محبوبيت سيدالشهدا و خاندان وحي


سؤمين اثر مهم تربيتي قيام و شهادت سيدالشهدا (ع)، بالا بردن محبوبيت خاندان حضرت علي (ع) در اجتماع اسلامي و شناساندن بيشتر و بهتر آنان به مردم بوده است.

مسئله داشتن محبوبيت و قبضه کردن افکار اجتماع از مسائل حياتي و مهمي است که همواره مورد نظر حکومتها بوده و هست. حکومتها هر چند به طور اکثر تکيه گاه بزرگي جز قدرت ندارند، اما به خوبي مي دانند که نيرومندتر از قدرت نظامي، جايگاهي است که در دلهاي مردم مي باشد، وسعي دارند آن را براي خويش به دست آورند. معاويه نيز با همه تلاشهاي شيطاني خود به طور کلي مي خواست دو چيزرا به دست آورد: يکي محبوبيت بخشيدن به خاندان و شجره خبيثه بني اميه، و ديگري سقوط خاندان و شجره طيبه حضرت علي (ع) از محبوبيت. متأسفانه معاويه در اين تلاش خود موفقيت بسياري هم کسب کرد. اما با ظهور حماسه حسيني و جانبازيهاي مردان راستين خدا، نفوذ معنوي و اعتبار روحاني عميقي براي سيدالشهدا و اهل بيت (ع) ايجاد نمود. به طوري که هر چه از آن واقعه مي گذشت مردم بيشتري به خاندان حضرت علي (ع) جذب مي شدند اين محبوبيت رفته رفته چنان بالا گرفت که عده اي براي خونخواهي و به نام هوا داران از خاندان رسول خدا (ص) دست به قيام زدند.

آري، اگر حسين بن علي (ع) پيش از نهضت مردانه اش به عنوان امام وقت و سبط پيغمبر و فرزند علي و فاطمه، و بزرگترين شخصيت از خاندان وحي شناخته مي شد، پس از قيام با حفظ مقامات سابق، به نام عاليترين و کاملترين نمونه مردانگي و مجاهدت و فداکاري در راه خدا و حقيقت شناخته شد.

«مسيوماربين آلماني» در اين خصوص مي نويسد: «مهمترين اثر اين نهضت اين بود که رياست روحاني که در عوالم سياست اهميت شاياني داشت، مجدداً به دست بني هاشم افتاد، و به ويژه در بازماندگان حسين (ع) مسلم گرديد، و چندي طول نکشيد که (حکومت) ظلم و جور معاويه و جانشيان او منهدم شد و در کمتر از يک قرن قدرت از بني اميه سلب گرديد. منهدم شدن (قدرت) بني اميه به قسمي شد که امروز نام و نشاني از آنها نمودار نيست و اگر در متن کتب تاريخي نامي از اين قوم ذکر شده در تعقيب آن هزاران نفرين و ناسزا هم نوشته شده است، واين نيست مگر به واسطه قيام امام حسين (ع) و ياران با وفاي او» [1] .


پاورقي

[1] نقل از کتاب درسي که حسين به انسانها آموخت شهيد هاشمي نژاد، ص 445.