بازگشت

قافيه «خ»



وإن صافَيتَ أو خالَلتَ خِلاًّ

فَفِي الرَّحمنِ فَاجعَل مَن تُؤاخي
ولا تَعدِل بِتَقوَي اللَّهِ شَيئاً

ودَع عَنکَ الضَّلالَةَ وَالتَّراخي
فَکَيفَ تَنالُ فِي الدُّنيا سُروراً

وأيّامُ الحَياةِ إلَي انسِلاخِ
وجُلُّ سُرورِها فيما عَهِدنا

هُ مَشوبٌ بِالبُکاءِ وبِالصُّراخِ
لَقَد عَمِيَ ابنُ آدَمَ لا يَراها

عَميً أفضي إلي صَمِّ الصِّماخِ. [1] .

* * *

اگر در انديشه در انداختنِ طرح دوستي و صميميت با کسي هستي

اين دوستي را در راه خدا قرار بده.

و تقواي الهي را با هيچ چيز، عوض نکن

و گمراهي و سستي را رها کن.

در حالي که روزهاي زندگي رو به پايان است

چگونه به دنبال شادماني در دنيا هستي؟

بيشتر شادي هاي آن - چنان که مي دانيم -

هميشه همراه گريه و شيون بوده است.

[امّا] آدميان، کور شده اند و اين حقيقت را نمي بينند

کوري اي که به کري گوش هم انجاميده است.


پاورقي

[1] الصِّماخُ: ثَقْبُ الاُذن (النهاية: ج 3 ص 52 «صمخ»).