يا نَکَباتِ الدَّهرِ دولي دولي [1] .

وأقصِري إن شِئتِ أو أطيلي
رَمَيتِني رَميَةَ لا مُقيلَ

بِکُلِّ خَطبٍ فادِحٍ جَليلِ
وکُلِّ عِب ءٍ [2] أيِّدٍ [3] ثَقيلِ

أوَّلَ ما رُزِئتُ [4] بِالرَّسولِ
وبَعدُ بِالطّاهِرَةِ البَتولِ

وَالوالِدِ البَرِّ بِنَا الوَصولِ
وبِالشَّقيقِ الحَسَنِ الجَليلِ

وَالبَيتِ ذِي التَّأويلِ وَالتَّنزيلِ
وزَورِنا المَعروفِ مِن جِبريلِ

فَما لَهُ فِي الرُّزءِ مِن عَديلِ
ما لَکِ عَنِّي اليَومَ مِن عُدولِ

وحَسبِيَ الرَّحمنُ مِن مُنيلِ. [5] .

* * *
اي مصيبت هاي روزگار! هر گونه مي خواهيد، بچرخيد

چه کوتاه باشيد، چه طولاني.

[اي مصيبت هاي روزگار!] مرا هدف قرار داده ايد که گريزي از آن نيست

با حوادث گران و بسيار بزرگ

و بلاهاي سخت و بزرگ و سنگين!

نخستين مصيبتي که بدان گرفتار شدم، [از دست دادن] پيامبر خدا بود.

سپس، مصيبت مادرم طاهره بتول [بود]

و پس از آن، شهادت پدر نيکوکار و بسيار بخشنده ام.

و بعد از آن، شهادت برادر گرامي ام، حسن

و نيز خاندان تفسير و تأويلِ قرآن.

بعد از آن، نيامدن زائر معروف ما جبرئيل عليه السلام

که بالاترين مصيبت ماست.

امروز، گريزي از رسيدن اين مصيبت ها نيست

[خداي] رحمان! مرا از هر چه مي رسد، کفايت کننده است.