مبارزه ي ابو عمرو نهشلي
پس از او، ابوعمرو نهشلي - که از عباد، زهاد و قاريان قرآن بود - به ميدان رفت و خود را بر آن مخالفان زد و به هر طرف که رو مي کرد ايشان را درهم مي شکافت و بعد از قتال بسيار برمي گشت و به خدمت آن امام اخيار مي آمد و مي گفت:
أبشر هديت الرشد تلقي أحمدا
في جنة الفردوس تعلو صعدا
بشارت باد تو را که هدايت يافتي و به رشد رسيدي و پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم را در بهشت فردوس ملاقات خواهي کرد.
آخرالامر ملعوني که او را عامر بن نهشل مي گفتند، او را شهيد کرد و سر از بدنش جدا کرد. [1] .
لله کم بدر سعد في التراب ثوي
و أنجم في عراض الطف قد أفلوا
چه بسار از ماه هاي فلک عزت و جلالت که بر زمين افتادند و چه ستاره هاي درخشاني که در سرزمين کربلا از جور تيره روزان غروب کردند.
و کم وجوه لقد أبلي محاسنها
حر الظما و هجير الشمس و الذبل
و کم رؤوس علي الأرماح قد رفعت
و من نجيع دماها شيبها عطل
چه بسيار از روهاي نوراني که به جهت شدت حرارت آفتاب و حرارت تشنگي پژمرده گرديدند.
ألا لعنة الله علي القوم الظالمين، (و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون). [2] .
پاورقي
[1] مثيرالاحزان: 57، بحارالانوار: 30/45.
[2] سورهي شعراء: آيهي 227.