بازگشت

هفتاد و دو ستاره



خوني که روي يال تو پيداست، ذوالجناح!

خون هميشه جاري مولاست، ذوالجناح!

يک قطره آفتاب به روي تنت نشست

بوي خدا زيال تو برخاست، ذوالجناح!
خورشيد در ميانه ي ميدان شهيد شد

خفاش در هياهو و غوغاست، ذوالجناح!
چون گردباد خشم، مپيچ و فرو بمان!

اينجا سوار تست که تنهاست، ذوالجناح!
هفتاد و دو ستاره و يک آفتاب سرخ

منظومه ي حماسي فرداست، ذوالجناح!

حسين عبدي