بازگشت

تشريف فرمايي حضرت فاطمه در قتلگاه






اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



زهراي اطهر با چشم گريان

در قتلگاه شاه شهيدان



پيوسته گويد با آه و افغان

مظلوم مادر جانم حسين جان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



برخيز و بنگر جد کبارت

با من علي را بين در کنارت



آمد برادر بهر زيارت

غمگين و محزون زار و پريشان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



مادر که بُبْريد از تن سر تو

کو دست و چون شد انگشتر تو



در خون که غلطاند اين پيکر تو

اي غرقه در خون با جسم عريان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



چون پيکر تو گرديده صد چاک

افتاده عريان جسم تو بر خاک



جاي تو باشد بر چشم افلاک

مهر جهان تاب هست از تو تابان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



امشب چه سازد زينب خدايا

با آل ياسين با نجل طاها



با اينهمه غم با اين بلاها

تنها و تنها دراين بيابان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان



قومي بد آئين خلقي ستمگر

آوخ که کشتند از تيغ و خنجر



فرزند پاکِ، ساقي کوثر

با اين دجله با لعل عطشان



اي شيعه گرديد شام غريبان

بشنو صداي جانم حسين جان