بازگشت

محرم ، ارثيه مادري...


هر شب که بادو ديده تر گريه مي کنم

با اشک نه به خون جگر گريه مي کنم

سيني به دست در به در هييتت شديم

اين ارث مادريست اگر گريه مي کنيم

عمريست زير بيرقتان پا گرفته ايم

يک قطره اشک داده و دريا گرفته ايم

شالي که بسته ايم براي عزايتان

از ريشه هاي چادر زهرا گرفته ايم

صاحب عزا کجاست امشب شب عزاست

با گريه بين روضه تان جا گرفته ايم