بازگشت

ماه بطحا


مصراع هاي دوم شعر از سعدي تضمين شده است.
افتاده ميان خاک و خاشاک

افتادن آفتاب بر خاک
اي ماه تبار هاشميون

اي بر تو قباي حسن چالاک
اي پيرهن تو مخمل خون

صد پيرهن از جدائيت چاک
جز باب تو، نيست باب حاجات

کس بر تو توان گزيد حاشاک
دست من اوفتاده برگير

تا دست بدارمت ز فتراک

تيرش چو بچشم خورد مي گفت

زهر از قبل تو محض ترياک
گفتا به تو دارم اي برادر

اميد و ز کس نباشدم باک
در راه تو مردنم سعادت

هجران تو ورطه اي خطرناک
سعدي پس ازين خرد بوصفش

دل مي ندهد بدست ادراک
رفتن به خسوف ماه بطحا

مي بينم و چاره نيست الاک
راه غم عشق پيش گيرم

دنباله کار خويش گيرم



حاج اصغر عرب (خرد)