بازگشت

دلم مي گيرد






چند وقتست دلم مي گيرد

دلم از شوق حرم، مي گيرد



مثل يک قرن شب تاريکست

دوسه روزي که دلم مي گيرد



مثل اينست که دارد کم کم

هستيم رنگ عدم مي گيرد



دسته ي سينه زني در دل من

نوحه مي خواند و دم مي گيرد



گريه ام، يعني: باران بهار

هم نمي گيرد و هم مي گيرد!



بسکه دلتنگي من بسيارست

دلم از وسعت کم مي گيرد



لشکر عشق، حرم را بخدا

بخود عشق قسم، مي گيرد




قيصر امين پور