بازگشت

درس جاويدان



جان فداي آن که جان عالمي قربان اوست

ماسوي الله جلوه اي از چهره ي تابان اوست
نام او باشد حسين و نوربخش ماسوي

خلق عالم در دو عالم واله و حيران اوست
جان پيغمبر، عزيز فاطمه، شبل علي

حجةالله است و جان عالمي قربان اوست
مظهر پروردگار و مظهر اسماء ذات

سر يزدان است و قرآن بهترين برهان اوست
در مديحش نص قرآن، آيه ي ذبح عظيم

هم «حسين مني» [1] . از قول نبي در شان اوست
سينه اش درياي مواج علوم کردگار

گفته هاي ارجدارش لؤلؤ و مرجان اوست
نقشي از دربار پر اجلال او عرش عظيم

کز شرافت حضرت روح الامين دربان اوست
دره ي البيضا [2] . به چرخ چارمين تا روز حشر

ذره آسا در فضا پيوسته سرگردان اوست
ماه گردون گشته از مهر جمالش مستنير

خسرو خاور مطيع و بنده ي فرمان اوست
در کتاب آفرينش چون بود ديباچه اي

نام دلجوي حسين از لطف حق عنوان اوست
شرح جانبازي او يکسر کتاب زندگي است

جان فدا کردن نخستين مطلع








ديوان است


هر که در عالم دم از قانون آزادي زند

در حقيقت خوشه چين خرمن احسان اوست


کشته شد اما نشد تسليم نامردي و زور

چون سرافرازي و مردي ايده و ايمان اوست


جان خود را کرد اگر ايثار در احياي دين

جان فدا کردن پي احياي دين پيمان اوست


درس رادي و جوانمردي به عالم داد و رفت

کاخ حريت بپا از درس جاويدان اوست


تشنه لب جان داد چون در راه يزدان زين سبب

جان عالم تشنه ي لعل لب عطشان اوست


بهر اين امت سفينه ي نوح و مصباح الهدي است

قلزم الطاف يزدان، بحر بي پايان اوست





راحت و آسوده است از وحشت روز قيام

آن که چون «سروي» به عالم دست بر دامان اوست





پاورقي

[1] اشاره است به حديث نبوي (ص) که در حق حسين (ع) فرمود: حسين مني و انا من حسين» «حسين از من است و من از حسينم.»

[2] دره البيضاء: خورشيد است که به اعتقاد قدما در آسمان چهارم مي باشد.


قاسم سرويها