بازگشت

در مصائب اهل بيت



گيرم حسين سبط رسول خدا نبود

گيرم که نور ديده ي خيرالنسا نبود
گيرم يکي ز زمره ي اسلام بود و بس

از مسلم اين ستم به مسلمان سزا نبود
گيرم به زعم نسل زنا، بود کافري

بر هيچ کافر اين همه عدوان روا نبود

گيرم نبود سينه ي او مخزن علوم

آخر ز مهر بوسه گه مصطفي نبود؟
اي ظالمان امت و بيگانگان دين

يکتن از آن ميان به خدا آشنا نبود
گيرم که خون حلق شريفش مباح بود

شرط بريدن سر کس از قفا نبود
اي پور سعد شوم که از بهر نان ري [1] .

دين را فروختي و بچشمت حيا نبود
گيرم نبود عترت او عترت رسول

گيرم حريم او حرم کبريا نبود
با دشمنان دين به خدا گر رسول بود

هرگز به اين ستم که تو کردي رضا نبود
آتش به آشيانه ي مرغي نمي زنند

گيرم که خيمه، خيمه ي آل عبا نبود
ترسم ز طعن و سرزنش دشمنان دين

گر گويم از جفاي تو با سروران دين



پاورقي

[1] ري؛ نان ري: اشاره است به وعده اي که يزيد به عمر سعد براي حکومت ري داده بود و بعد، وصول به فرمانداري ري را مشروط به نقل حضرت حسين (ع) قرار داد. (ر ک: ص 3 /57).


وصال شيرازي