بازگشت

در مدار كهكشان امسال ماه فرودين






در مدار کهکشان امسال ماه فرودين

در مسير خويش با ماه محرّم شد قرين



در چنين فصلي که نوروز است و آغاز بهار

خاطر ما را محرّم کرده است اندوهگين



شيعيان در ماتم سلطان مظلومان حسين

در محرّم مي کشند از سينه آه آتشين



در عزاي شاه دين امسال باغ و بوستان

جاي دارد جاي هر گل لاله رويد از زمين



در هواي عاشقان سرخ روي کربلا

سر زند از خاک گريان ارغوان و ياسمين



خيري و ختمي خجل از خاک مي آيد بيرون

سنبل و سوسن بود سرگشته و زار و حزين



زين مصيبت پاي در گل ماند سرو بوستان

تاک خم شد در غم فرزند خير المرسلين



بيد مجنون در کنار باغ با حالي پريش

مي گزد انگشت حيرت از غم سلطان دين



زان ستم هائي که شد بر خاندان مصطفي

مي ندانم از چه رو برپا بود عرش برين



گشته اولاد علي آواره شهر و بلاد

بر مراد زاده سفيان بي شرم لعين



مي نه تنها خاکيان زين غم پريشانند و بس

عيسي مريم بود گريان به چرخ چارمين



شد ز جور و ظلم بدکيشان شهنشاهي شهيد

کز شرافت بود دربان درش روح الامين



تا قيامت داستان دل خراش کربلا

مي کند هر شيعه آزاده را اندوهگين



خصلت آزاده گي در هر کسي باشد «خليل»

اشک ريزد از دو چشم خود حزين و دل غمين




خليل صابري