بازگشت

تماشايي ترين ميعاد!



کربلا را، کربلا سر داد روي نيزه ها

نينوا! درني، نوا افتاد روي نيزه ها
خشم در خون خفته ي مظلوم عاشورائيان

بي صداي ناله، شد فرياد روي نيزه ها!
آسمان، خم شد به پابوس زمين، آنجا که ديد

چرخ را منظومه ي ايجاد، روي نيزه ها
خصم را، عمق سقوط و، دوست را اوج عروج

جلوه گر شد با همه ابعاد، روي نيزه ها
از صميميت، گره مي خورد دلها، با نگاه

در تماشائي ترين ميعاد روي نيزه ها
حنجر فرياد سرخ از زير تيغ اختناق

رفت، تا حق را شهادت داد روي نيزه ها!

بي تعارف داشت هفتاد و دو مهمان عطش:

ميزباني کردن جلاد روي نيزه ها!
صوت قرآن، از گلوي تشنه ي بي حنجره

غربت اسلام را، سر داد روي نيزه ها
جلوه ي مظلومي، از آنسوي ناپيداي عشق

پايداري را جهت ميداد، روي نيزه ها!

محمد موحديان قمي