بازگشت

باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است


باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتماست
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظماست
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهماست
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانويغم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدماست
خورشيد آسمان و زمين، نور مشرقين
پرورده ي کنار رسول خدا، حسين

محتشم کاشاني